حسین کاظمی

حسین کاظمی نقاشِ برجستۀ ایرانی، زادۀ 1303 در تهران است. یکی از مهمترین دلبستگیهای کاظمی از دوران نوجوانی و دریافت مدرک دانشگاه از دانشکدۀ هنرهای تزئینی، طبیعت و عناصر موجود در آن بوده است. کاظمی اگرچه در فرم به طبیعت و انتزاع حاصل از آن پرداخته است، اما به لحاظ محتوای بیانی بیش از هر چیز دلبستۀ عرفان، بیان شرقی عرفان و آرامش برآمده از آن است. بدینترتیب کاظمی اگرچه عناصر صوری خود را طی تحصیلات دانشگاهی و با اصول هنر غربی آموخته است، اما بیان نشان از نوعی هنر شرقی و ریشه در عرفان ایرانی دارد: عرفانی که در آن همه چیز از کثرت به وحدت گرائیده و عنصری مرکزی برای هر آئین میتوان یافت. کاظمی از شاخ و برگهای طبیعت کاسته، عناصر بازنمایانگر را کمتر کرده، خطوط را درهم نموده و رنگ را به نوعی سایش میکشاند. از سویی دیگر نوعی بیان ریتمیک و تغزلی را در آثار کاظمی میتوان پیگیری نمود که مشابه آن تنها در هنر مدرن غرب و نزد هنرمندان انتزاعی قابل یافت و پیگیری است. احتمالاً گل را بتوان به عنوان پیشنمونۀ آثار کاظمی دانست؛ موتیفی تکرارشونده و دارای معنا در تعداد زیادی از نقاشیهای او. از بین گلها نیز، گلی که بیشتر موجب جلب توجه کاظمی شده است، گل حسرت یا کولشیک در زبانهای غربی است، افسانهها و داستانهای زیادی در داستانهای عامیانه و ادبی به این گل نسبت داده شده است: از جمله گفته میشود این گل تنها در ماه اسفند و اواخر آن میروید ولی به دلایلی پرندگان به این گل نزدیک نمیشوند، سپس این گل بار دیگر در ابتدای پائیز به شوق احساس و دیدن پرندگان میروید، اما بار دیگر پرندگان به آن نزدیک نشده و بازمیپژمرد. این شکفتن و پژمردن در بیان کاظمی، با رنگ، خط و فرمهایی با ضریب تکرار به ظهور و ثبت رسیده و بدینترتیب عرصۀ بیان دیداری به عرصهای برای چندبیان موازی تبدیل میشود. کاظمی در سال 1375 در پاریس درگذشت و حجم قابل توجهی از نقاشی برجای گذاشت که گاه در زمرۀ مهمترین آثار هنر مدرن ایران محسوب میشوند.
سهراب احمدی