منیر شاهرودی فرمانفرمائیان

منیر شاهرودی فرمانفرمائیان در سال 1301 خورشیدی در قزوین زاده شد. زندگی در این شهر تا سن 8 سالگی تأثیر شگرفی بر آیندۀ هنری وی داشت: بازار این شهر کهن، هنرهای سنتی آن، طبیعت و معماریِ سنتی قزوین همه و همه در کارهای آیندۀ او بازتاب داشته و میتوان این بهرهبرداری فرهنگی و هنری را در آثارش پیگیری نمود. منیر در اواسط حکومت پهلوی اول به تهران آمده و سپس وارد دانشکدۀ هنرهای زیبای تهران میشود، در همین دوران به پاریس رفته و سپس در سال 1324 به نیویورک میرود و در جریان هنر مدرن جهان قرار میگیرد. با بسیاری از هنرمندان ساکن نیویورک دوستی نزدیک داشته و در این دوران با منوچهر یکتایی، نقاش برجستۀ ایرانی نیز ازدواج میکند. منیر در اواسط دهۀ چهل خورشیدی با کولهباری از شناخت فرهنگ غرب و هنر مدرن به ایران بازمیگردد و در این دوران به سیاق دوران کودکی، به نقاط مختلف ایران سفر کرده و با هنرهای سنتی ایرانی، معماری مساجد و ابنیههای تاریخی و طرح و نقشهای آنها آشنا شده و در واقع نوعی نگاهی پژوهشی به این جهان رنگرنگ و شگفتانگیز دارد. منیر با الهام از همین معماری و آینهکاری مساجد و امامزادهها دورانی پرشور از فعالیت هنری خود را طرح انداخته و پیگیری میکند که تا واپسین دم حیات هنرمند، وی مجدانه در این مسیر حرکت مینماید، آینههایی که عمیقاً ریشه در معماری و هنر ایران داشته و خطوط ریاضی و هندسی آن در پیوندی ناگسستنی با هنر مدرن است. منیر به جز آینهها، همزمان و تا پایان عمر نیز دلمشغولی نقاشی و طراحی را نیز داشته است که بعضی از نقاشیهای او در هنر مدرن ایران اثرگذار بوده و نشانگر رفتاری معاصر با نقاشی هستند. پس از انقلاب اسلامی، منیر به آمریکا رفته و در آنجا به فعالیتهای هنری خود ادامه میدهد. بار دیگر و در سال 1383 و در حالی که فضای فرهنگی-هنری ایران در قیاس با زمانی که منیر ایران را ترک کرده بود، گشایش بیشتری یافت به ایران بازگشته و در کشور خودش فعالیتهای هنری را ادامه میدهد. زندگی پرفراز و نشیب این هنرمند جهانی و برجستۀ ایرانی پس از تلاشی خستگیناپذیر و مجدانه در سال 1398 پایان یافته و این بار پیکر منیر به قزوین یعنی شهر زادگاهش بازگشت: شهری که اصلیترین منبع الهام او بوده است.
سهراب احمدی